دعای روز بیست و ششم ماه مبارک رمضان و طلب بخشش از گناهان
تاریخ انتشار: ۲۸ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۵۵۰۲۲۸
در دعای روز بیست و ششم ماه مبارک رمضان آمده است: «این روایت کنایه از این است که انسان عیبهای بزرگ خود را نمیبیند؛ اما عیب کوچک مردم را میبیند. این حدیث از معصوم (ع) است که خوش به حال کسی که عیب خودش را میبیند و به عیب کس دیگری کاری ندارد.»
بسم الله الرحمن الرحیم
«اللهمّ اجْعَل سَعْیی فیهِ مَشْکوراً وذَنْبی فیهِ مَغْفوراً وعَملی فیهِ مَقْبولاً وعَیبی فیهِ مَسْتوراً یا أسْمَعِ السّامعین.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«خدایا قرار بده کوشش مرا در این ماه قدردانی شده و گناه مرا در این ماه آمرزیده و کردارم را در آن مورد قبول و عیب مرا در آن پوشیده،ای شنواترین شنوایان.»
آیتالله مجتهدی تهرانی در شرح فراز «اللهمّ اجْعَل سَعْیی فیهِ مَشْکوراً» میگوید: در این بخش از دعا میخوانیم، خدایا سعی و تلاش ما در ماه رمضان را بپذیر. واژه «مشکوراً» به معنای «تشکر کن» است و مقصود آن در این دعا «بپذیر» و «قبول کن» است.
وی میافزاید: آدم زحمت میکشد و روزه میگیرد، گرسنه و تشنه میشود؛ اما غذا و آب نمیخورد و کمخوابی ماه رمضان را تحمل میکند و اگر خدا تلاشهای ما را قبول نکند، کاری از ما ساخته نیست. اگر زحمتی و رنجی کشیده شود و حاصلی در پی نداشته باشد، اتفاق ناگواری افتاده است.
این استاد اخلاق میگوید: ما باید غصه بخوریم که نکند اعمال ما را آفت بزند. مثلاً یک غیبت میتواند تمام زحمات ما را هدر دهد. اگر غیبت کنید ۴۰ روز اعمال خوب شما در نامه اعمال شخص غیبت شونده نوشته میشود و اگر عمل خوبی نداشته باشید، گناهان آن شخص در نامه اعمال شما نوشته میشود. این روایت از معصوم (ع) است.
وی ادامه داد: باید به خودمان بپردازیم و ببینیم که خودمان چه کار کردهایم؛ آیا هیچ عیبی نداریم؟ گل بیعیب خداست و ممکن نیست که ما عیب نداشته باشیم. در روایت آمده که «چه میشود انسان را، یک خار کوچک را در چشم رفیقش میبیند؛ اما شاخهای که در چشم خودش رفته را نمیبیند.»
آیتالله مجتهدی تهرانی تصریح میکند: این روایت کنایه از این است که انسان عیبهای بزرگ خود را نمیبیند؛ اما عیب کوچک مردم را میبیند.
این عالم ربانی در ادامه اظهار میکند: این حدیث از معصوم (ع) است که خوش به حال کسی که عیب خودش را میبیند و به عیب کس دیگری کاری ندارد.
وی در ادامه در شرح «وذَنْبی فیهِ مَغْفوراً وعَملی فیهِ مَقْبولاً» میگوید: در این فراز از دعای روز بیست و ششم ماه رمضان خدا میخواهیم تا گناهان ما را بیامرزد و اعمالمان را قبول کند. از خدا میخواهیم تا گناهانی که پیش از ماه رمضان انجام دادهایم را ببخشد؛ چون ماه رمضان، فصل درآمد معنوی و کسب ثواب است، حتی خوابیدن و نفس کشیدن در این ماه عبادت محسوب میشود.
آیتالله مجتهدی تهرانی تاکید میکند: در ماه رمضان این همه درآمد وجود دارد و آیا امکان ندارد با این همه درآمد کسب شده، انسان جان خودش را از گرو دربیاورد؟ پیامبر اسلام در خطبه شعبانیه میفرماید: «پشتتان از گناه سنگین شده و به گرو رفته است و در ماه رمضان بدنتان را از گرو در بیاورید.»
وی ادامه میدهد: برخی هنگام نماز صبح نمیتوانند به خاطر سنگینی بلند شوند که از آثار گناه است. شخصی به امام حسن عسگری (ع) گفت که هر شب قصد میکنم تا نماز شب بخوانم؛ اما نمیشود. امام فرمود: «گناه تو را زنجیر کرده است.» دلیل اینکه کسی دلش میخواهد نماز شب بخواند، اما نمیتواند، انجام گناه است و با استغفار میتواند آن را رفع کند.
این استاد بزرگ اخلاق و حوزه در ادامه سخنان خود درباره بیدار شدن در هنگام سحر و استفاده کردن از برکات آن تاکید و بیان کرد: شعری هست که میگوید «هر که سحر ندارد از خود خبر ندارد»، هر کسی که هنگام سحر خواب است، نمیداند که کیست و باید خود را پیدا کند. حدیث از معصوم (ص) است که میفرماید، عجب است که مردم به دنبال گمشده خود هستند، اما به دنبال خود نمیگردند.
وی میگوید: وضو بگیرید و شب در تاریکی صد بار از خودتان بپرسید که من که هستم؟ شاید خودتان را پیدا کنید. اگر خودت را پیدا کردی هوس نماز شب پیدا میکنی.
وی در ادامه در شرح «وعَیبی فیهِ مَسْتوراً» میگوید: خدایا کاری کن تا عیب من مستور باشد و کسی از عیبم مطلع نباشد. خدا «ستارالعیوب» است و نگذاشته تا کسی از گناهان ما اطلاع پیدا کند. حدیث است اگر گناه بو داشت دو نفر کنار هم نمینشستند. اگر عیب آدم عیان میشد کسی جنازه کسی را دفن نمیکرد.
آیتالله مجتهدی در شرح فراز پایانی دعا میگوید: در پایان دعا میگویمای خدایی که از همه شنوندهها تو شنواتری. خدا همه چیز را میشنود. اگر یواش هر حرف بزنیم خدا باز هم میشنود. حضرت موسی (ع) به خدا گفت که خدایا، اگر نزدیکی من یواش صحبت کنم و اگر دوری بلند صحبت کنم؛ خدا فرمود: «من همنشین کسی هستم که یاد من باشد.» خدا شنواترین است؛ پس میگوئیم،ای خدایی که از همه شنوایان شنواتری، این دعاها را درباره ما مستجاب کن.
منبع: فرارو
کلیدواژه: طرز تهیه دعای ماه رمضان آیت الله مجتهدی ماه رمضان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۵۵۰۲۲۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بخشش عجیب در خوزستان؛ مقتول، قاتلش را بخشید
به گزارش تابناک به نقل از ایسنا، یکی از روزهای خردادماه سال ۹۶ به پلیس اهواز خبر رسید که زنی که به تنهایی زندگی میکرد در خانه اش در منطقه چهارراه آبادان به قتل رسیده است. این خبر را نزدیکان این زن به پلیس خبر داده بودند. آنها بعد از آنکه او به تماسهایشان جواب نداده بود نگران شده و به خانه اش رفته و در آنجا با پیکر بیجانش روبهرو شده بودند. بر بدن مقتول چندین جای بریدگی با جسم برنده و نوک تیز به چشم میخورد.
همچنین فرزندان مقتول با بررسی وضعیت او پی بردند که طلا و جواهراتی که او همیشه استفاده میکرده نیز سرقت شده است. از سویی بررسیها نشان میداد که عامل جنایت آیفون خانه را نیز احتمالا با این تصور که تصاویر او را ضبط کرده سرقت کرده است. در همین حال متخصصان پزشکی قانونی بعد از معاینه اولیه جسد اعلام کردند که به احتمال زیاد یک روز از قتل میگذرد. در این شرایط بود که پیکر مقتول به پزشکی قانونی منتقل شده و تحقیقات برای رازگشایی از این جنایت آغاز شد.
برق طلا
آنطور که نزدیکان مقتول میگفتند از مدتها قبل یک نظافتچی برای تمیز کردن خانه مقتول به آنجا میرفت و روز قبل پسر نظافتچی به جای او به خانه زن تنها رفته بود. این زن آن روز در تماس با دخترش گفته بود که پسر نظافتچی که حدود ۱۸ سال داشت طوری رفتار کرده که او ترسیده است. همین اطلاعات باعث شد که نام پسر ۱۸ ساله بعنوان اولین مظنون مطرح و ساعتی بعد به اتهام قتل دستگیر شود.
متهم در همان بازجوییهای مقدماتی به قتل اعتراف کرد و گفت با انگیزه سرقت جواهرات زن تنها او را به قتل رسانده است. متهم در اعترافاتش گفت: پدرم سالها برای نظافت به آنجا میرفت. آن روز، چون کارش زیاد بود از من خواست به آنجا بروم. هنگام ورود نگاهم به جواهرات زن افتاد و وسوسه شدم. چند دقیقهای کار کردم، اما ناگهان به سوی او رفتم و بعد از قتل جواهراتش را سرقت واز آنجا فرار کردم. بعد جواهرات را به یک طلافروشی بردم تا بفروشم، اما طلافروش فاکتور خواست و فقط به من ۳ میلیون تومان داد و قرار شد بقیه پول را بعد از بردن فاکتور بدهد.
حکم قصاص
متهم به قتل در ادامه با شکایت فرزندان مقتول بعنوان اولیای دم در دادگاه کیفری یک استان خوزستان محاکمه و به قصاص محکوم شد. از آنجا که همه شواهد و مدارک در این پرونده علیه متهم بود حکم قصاص در دیوانعالی کشور نیز تایید و مقرر شد این حکم بعد از پرداخت تفاضل دیه از سوی اولیای دم، اجرا شود. بر اساس قانون زمانی که قاتل مرد و مقتول زن باشد برای اجرای حکم اولیای دم باید نیمی از دیه قاتل را به او بپردازند.
شمارش معکوس برای قصاص
با قطعی شدن حکم، همه چیز برای قصاص قاتل آماده شده بود. چند روز قبل تنها پسر مقتول برای پرداخت تفاضل دیه به دادسرا رفته بود. او قصد داشت هرطور که شده قاتل مادرش را قصاص کند و اصلا به بخشیدن او فکر نمیکرد. در دادسرا، اما اتفاقی افتاد که ناگهان ورق برگشت. او با زنی به نام مریم کارگر دستجردی که در پروندههای قتل زیادی پادرمیانی کرده و باعث سلح و سازش شده روبهرو شد. این فعال اجتماعی در حال تلاش برای صلح و سازش در پرونده دیگری بود و پسر مقتول وقتی او را دید تحت تاثیر حرفهایش قرار گرفت و ناگهان از تصمیمی که گرفته بود منصرف شد. او دادسرا را ترک کرد و چند روز بعد دوباره برگشت و این بار گفت قصد دارد قاتل را ببخشد.
چرا قاتل مادر را بخشیدم
میلاد سوزنچی، فرزند مقتول درباره این تصمیم به همشهری میگوید: در این مدت برای تصمیم گیری خیلی فکر کردم، اما به نتیجهای نرسیدم. چند روز قبل بر سر مزار مادرم رفته بودم. از او خواستم نشانهای به من نشان دهد تا بهتر تصمیم بگیرم و از فشاری که تحمل میکنم نجات پیدا کنم. روزی که به دادسرا رفتم تا کار را تمام کنم با دیدن خانم دستجردی آن نشانه را حس کردم. وقتی او با من صحبت کرد آرام شدم و همان موقع تصمیم گرفتم که قاتل مادرم را برای رضای خدا ببخشم. در حقیقت مادرم خودش با نشانهای که نشانم داد خواست تا قاتلش را ببخشم. من هم کاری را کردم که او خواسته بود. حالا از تصمیمی که گرفتهام راضی هستم و احساس آرامش میکنم.